نسخه چاپی

"چرا صداوسیما درباره لانه جاسوسی كار خاصی نكرد؟"

عکس خبري -چرا صداوسيما درباره لانه جاسوسي کار خاصي نکرد که حالا عليه ما «آرگو» بسازند

فروز رجایی فر گفت: چرا آقای ضرغامی به عنوان عضوی از دانشجویان خط امام با قدرتی كه در صدا و سیما دارند هیچ كاری در مورد معرفی واقعیات تسخیر لانه جاسوسی انجام نداده اند؟ آیا ساخت چند مستند تكراری كفایت می كند؟

به گزارش نما به نقل از فارس، برنامه این هفته «دیروز، امروز،فردا» اهداف پیدا و پنهان جایزه اسکار به فیلم ضد ایرانی «آرگو» را با حضور حسن عباسی و خانم فروز رجائی فر مورد بررسی قرار داد.

رجایی فر که خود نیز در جریان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا حضور داشته، در ابتدای برنامه گفت:« من فیلم را دوبار تماشا کردم. آنچه که مشخص است فیلم به شکل کینه توزانه به دور از واقعیت ها ساخته شده و سازنده آن، دست به تحریف تاریخ زده است. دروغ هایی که در این فیلم وجود دارد نشان دهنده این است که آرگو بازسازی مستند یک واقعه تاریخی نیست. متاسفانه در خیلی از صحنه های این فیلم ،از تکنیک های ظریف سینمایی استفاده شده تا رفتار های مردم ایران تند و خشن نشان داده شود. من حس می کنم آنچه باید به آن بپردازیم این است که بتوانیم ادعای اینکه این فیلم یک واقعه تاریخی مستند هست را نقض کنیم. فکر می کنم ما یک مقدار منفعل عمل می کنیم و منتظریم تا اتفاقات رخ بدهد و بعد از آن احساسات خود را بیان کنیم که این فایده ای ندارد. قطعاً من با تماشای این فیلم متاسف شدم.»

حسن عباسی هم در ابتدای برنامه با تائید صحبت های رجایی فر گفت:« این نکته حائز اهمیت است که در فضای کلی سینما این اعتقاد وجود دارد که نباید طبق مستندات تاریخی عمل کرد و دست کارگردان باز است تا بر اساس درام کار کند. در سینما حتی این موضوع وجود دارد که شما وقتی می خواهید یک رمان را تبدیل به فیلم کنید، آن را دراماتیزه می کنید و در این صورت می توانید به اصل رمان هم پایبند نباشید.»

وی ادامه داد:«در سه سال اخیر یک منازعه ای در فضای دیپلماسی سینما شکل گرفته که اگر به این دیپلماسی دقت نکنیم نمی توانیم هدف اسکاری شدن «آرگو»را روشن کنیم. ما در طول سه سال گذشته اسکار گرفتن جدایی نادر از سیمین را می بینیم و بعد با اسکار گرفتن آرگو را مواجه می شویم مساله سوم این است که سه سال است در تهران همایشی به نام نگاهی به فلسفه هالیوودیزم برگزار می شود و خیلی از اهالی سینمای غرب به این همایش می آیند و هالیوود را آسیب شناسی می کنند. الان به نظرم یک نوع دیپلماسی بین نهادهای سینمایی دو طرف اتفاق افتاده است. این فضایی است که تنها می توان آن را با فضایی که بین چین و آمریکا به وجود آمد مقایسه کرد. در برهه ای از زمان این دو کشور از طریق پینگ پونگ روابط بین خود را اصلاح کردند. در این چند وقت که آمریکایی ها ایران را به مذاکره مستقیم دعوت کرده است، اسکاری شدن فیلم آرگو نشان می دهد که جایگاه این فیلم در ادامه دیپلماسی سینما ، نقش پر رنگ و اساسی است و در تراز وزارت خارجه آمریکا و ایران است.»

وی افزود:« چرا سال گذشته اسکار به جدایی نادر از سیمین تعلق گرفت و چرا امسال آرگو اسکار را دریافت کرد؟ در مقابل ما قضیه مسلمان شدن شار استون، و برگزاری همایش هالیوودیزم را هم می بینیم که در واقع جوابی به دیپلماسی سینمای هالیوود است. این تقابل به نظر می آید که رقابت دو ابر قدرت دنیا است. چند روز پیش یکی از رسانه های آمریکایی گفته بود که رهبر ایران مشخص نمی کند که ما چگونه باید دلخوری که از آمریکا در دل ایشان وجود دارد را برطرف کنیم. خب این یک برگ برنده برای کشور ما محسوب می شود که آن ها فکر می کنند ما به آن ها توجه نمی کنیم. این یعنی در دیپلماسی عمومی آمریکا و اروپا تلاش می کند که رابطه خود را با ایران تنظیم کند.»

رجایی فر در ادامه برنامه با بیان اینکه آرگو یک اشتباه تاریخی در زمینه دیپلماسی است گفت:« اگر ظرفیتی هم برای اصلاح رابطه طرفین فراهم شده بود، این فیلم یک اشتباه بزرگ در این مسیر بود و این ظرفیت را تحت شعاع قرار داد.»

عباسی در پاسخ گفت:« این روش دیپلماسی آمریکایی هاست. مثلاً در مذاکرات آلماتی آمدند سر میز مذاکره و از آن طرف تحریم های جدید را امضاء کردند. اگر شما می بینید که به جای دلجویی و تلطیف فضا،با آرگو دست به ملتهب کردن فضا را زده اند، دلیلش شیوه دیپلماسی آمریکایی هاست.»

رجایی فر هم گفت:« آمریکا در پی این همه تلاشی که برای تعامل با ایران انجام می دهد، در حقیقت برنامه های دیگری را تعقیب می کند و نمی خواهد اگر در بعضی از حوزه های دیپلماسی به سمت ایران حرکت می کند، جهان فکر کند آمریکا به ایران امتیاز می دهد. آن ها می خواهند بگویند در حالی که فیلم آرگو بد ترین تصویر را از ایران ارائه کرد، ایران بازهم حاضر به مذاکره شد. اگر آن ها فکر می کنند این بخشی از دیپلماسی کارآمد است باید بگوییم که آن ها در اشتباه هستند و این یک اشتباه تاریخی است.»

عباسی هم در ادامه صحبت های رجایی فر گفت:« وقتی اوباما گفت ما برای مذاکره آماده هستیم، رهبری فرمودند ادبیات مذاکره با پیش شرط و از موضع بالا قبول نیست. این خوب است که ما بدانیم که آمریکا در همه مناسبات خود با تکبر و غرور برخورد می کنند. مثلاً می گویند تحریم ها را لغو می کنیم اما بلافاصله اعلام می کنند تحریم های جدیدی وضع خواهیم کرد. دیپلماسی علوی به تعامل صادقانه قائل است اما آن ها از موضع تکبر اسکار را به آرگو اهدا کردند.»

رجایی فر در پاسخ به این سوال مجری که مصادف شدن افتتاحیه این فیلم با پخش فیلم موهن به پیامبر اسلام (ص) را چطور ارزیابی می کنید،اظهار داشت:« تقارن این دو مساله تصادفی و انحصاری نیست. این اتفاقی است که برای تقابل فرهنگی با جهان اسلام، مخصوصاً ایران اسلامی همیشه انجام شده است. مثلاً ما بعد از اینکه قطعنامه را پذیرفتیم و جنگ هشت ساله به پایان رسید، بلافاصله و اواخر شهریور ماه کتاب سلمان رشدی منتشر شد. این یعنی بعد از ناکام ماندن تلاش آن ها برای زمینگیر کردن مردم ایران، به سراغ جبهه فرهنگی آمدند و جریان سلمان رشدی را شروع کردند. آن ها فکر می کردند ایران بعد از خستگی در جنگ، خودش را وارد یک رویارویی فرهنگی با غرب نمی کند اما این نگاه با آن واکنش اسلامی امام مواجه شد. حکم امام باعث شد فضایی که آن ها ساخته بودند، به یک امتیاز برای جهان اسلام تبدیل شود.»

وی با اشاره به بعضی از سکانس های فیلم آرگو گفت:« چقدر این حرکت از سوی یک فیلمساز زشت وقبیح است که در صحنه ای شاه را نشان می دهد که می گوید چه کسی گفته در ایران شکنجه وجود دارد و در صحنه بعد تصویری از امام را نشان می دهد که یک خبرنگار آمریکایی در حال نقل قول ناسزایی از قول انور سادات به امام است. خب وقتی مخاطب جهانی این تصویر را می بینید، جز آن کلمه زشت چه چیزی یادش می ماند؟! تا وقتی تصاویری با چنین مباحثی به عنوان یک بحث تاریخی ارائه می شود نمی توانیم بگویم آرگو در ذهن مخاطب جهانی تاثیری ندارد. وظیفه ما این است که وقایعی که با تاریخ فاصله دارد را روشن کنیم. »

حسن عباسی در ادامه برنامه با بیان اینکه چنین فضایی بین شوروی و آمریکا یک سری فیلم 007 ساخته شد تا رقابت بین شرق و غرب را نشان دهد، افزود:« راکی و رامبو هم در همین مضمون ساخته شد. تقابلی که الان در سینمای ایران و آمریکا وجود دارد، پیش از این بین شوروی و آمریکا هم وجود داشته و چیز جدیدی نیست.»

وی ادامه داد:« کتاب معروف «بر بال عقاب» در زمینه لانه جاسوسی منتشر شد و بعد از مدتی در ایران هم ترجمه شد. در این کتاب آمریکایی ها دو وجه را در مورد تسخیر سفارت بیان می کنند. اول اینکه چرا در عرف دیپلماسی این کار از سمت ایران انجام شده است؟ جواب این سوال خیلی ساده است، آیا عرف دیپلماسی اجازه می دهد کشوری طرح براندازی کشوری را در خاک خودش طراحی و اجرا کند؟ وجه بعدی این است که می گویند دیپلمات های ما را به گروگان گرفته اند و از این طریق مظلوم نمایی می کنند.»

عباسی با اشاره به واقعه طبس گفت:«آمریکا به طبس آمد و شکست خورد. بعد از شکست آمریکا در طبس سه فیلم ساخته شد که بگوید آمریکا پیروز طبس بود. واقعیت شکست آمریکا در طبس چیز دیگری بود که کمتر بیان شده است. آمریکایی ها از موجی که ما شروع کردیم و گفتیم طوفان شن باعث شکست آن ها شد، استفاده کردند و طوفان شن را عامل شکست خود معرفی کردند، این درحالی است که علت اصلی شکست آمریکا در طبس مساله دیگری بود. آمریکا با 8 هلی کوپتر وارد طبس شد و قرار بود این 52 گروگان را آزاد کنند و برگردند. آنطور که به نظر می آید نیروهای آمریکایی که قرار بوده به منظریه قم بروند و از آنجه به سمت ترکیه پرواز کنند. از طرفی این موضوع هم وجود داشته که آمریکایی ها تصمیم داشتند بعد از پیاده کردن نیروهای خود در طبس، این هشت هلی کوپتر را در طبس بگذارند و بروند. تیمسار رازقی در بندرعباس به من گفت که سوال ما در همه این سال ها این بود که چطور می شود هلی کوپتر های آمریکا اینقدر فرسوده باشد؟!.آنچه که برای ما روشن شد این بود که فرمانده تفنگداران آمریکای می دانستن که قرار است این هلی کوپتر ها در طبس باقی بماند و به همین دلیل هلی کوپتر های فرسوده را به طبس فرستاد. دلیل اصلی شکست آمریکایی ها در طبس هم همین بود و این یک تحقیر برای آن ها محسوب می شود. امروز وقتی آرگو ساخته می شود، آمریکا روی تحقیری که در طبس اتفاق افتاد، سرپوش می گذارد و این درحالی است که ما می دانیم آمریکا به دلیل اشتباه فرمانده سپاه تفنگداران دریایی خود در طبس شکست خورده است.»

رجایی فر در این بخش از برنامه با انتقاد از اظهارات عباسی گفت:«من از صحبت های آقای عباسی حیرت زده شده ام. برای ما قابل قبول نیست که آمریکایی ها به دلیل اینکه با هلی کوپتر های فرسوده وارد ایران شده است، شکست خورده، چون این موضوع معجزه الهی را در طبس زیر سوال می برد. بحث طوفان شن یک بحث جدی است. من کسی هستم که اسناد سفارتخانه را دیده ام و با دیسیپلین اداری آن ها آشنا هستم. همه چیز آن جا برنامه ریزی شده است. آمریکا می خواست حیثیت خود را با آزاد کردن دیپلمات هایش احیاء کند، چطور ممکن است که با فرستادن هلی کوپترهای فرسوده دوباره حیثیت خود را در شکست جنگی از دست بدهد؟!»

عضو دانشجویان پیرو خط امام در مورد فرموده امام در مورد انقلاب دوم خواندن تسخیر لانه جاسوسی هم گفت:« امام صریحاً می فرماید که تسخیر لانه جاسوسی انقلابی بزرگتر از انقلاب اول است. انقلاب اول طی 15 ماه درگیری های خیابانی انجام شد و با ورود مردم به صحنه به پیروزی رسید. شاه از ایران فرار کرد، امام وارد کشور شد و نظام جمهوری اسلامی تاسیس شد.»

وی ادامه داد:«تراز انقلاب ما در تسخیر لانه جاسوسی تغییر کرد. تا دیروز دشمن ما شاه بود و از آن روز به بعد دشمن ما آمریکا بود. امام در یکی از سخنرانی های خود انقلاب اسلامی ایران را با نهضت بعثت پیامبر اسلام مقایسه کرده اند و وقتی می گویند تسخیر لانه جاسوسی بزرگتر از انقلاب اول است، یعنی این انقلاب از نظر گستره جغرافیای از مرزهای ایران خارج شد و ایران با ابر قدرت دنیا یعنی آمریکا رویارو شد. چیزی که در این 34 سال می گذرد چیزی است شبیه به آن 15 ماه درگیری خیابانی که نهایتاً به پیروزی انقلاب انجامید.»

رجایی فر ادامه داد:« هدف آمریکا براندازی نظام ایران است تا بتواند از ایران یک دوست برای خود در خاورمیانه بسازد. همانطور که آن سال ها مردم در کوچه ها با هم متحد می شدند، در این رویارویی سی و چند ساله کشورهای مختلف به ایران ملحق شده اند و در مقابل استکبار جهانی ایستاده اند. انقلاب دوم هنوز به پیروزی نرسیده است اما ما در این 34 سال موفق عمل کرده ایم و دشمن را به دردسر انداخته ایم. ما در نقطه ای هستیم که شاه در حال فرار از ایران بود. مذاکره امروز ما با آمریکا، مثل مذاکره امام با شاهی است که در حال فرار است! »

عباسی در ادامه برنامه با بیان اینکه خیلی از نگاه ها ناظر به این است که نباید فضا را امنیتی و جنگ دید افزود:« واقعیت این است که مساله مهمی که امروز وجود دارد، جنگ نرم است. این چیزی نیست که ایران اصراری بر روی آن داشته باشد و غرب خودش اذعان دارد که هدف اصلی امروز ذهن ها و دل هاست. کاری که سینما در این دو حوزه انجام می دهد، بسیار مهم و اساسی است. در آرگو می بینیم که مسائل تاریخی جعل شده است، حتی با پذیرش دراماتیزه کرده تاریخ باز هم می بینیم یک پدیده شک برانیگز را تبدیل به یقین می کنند و یک موضوع یقینی را به شک تبدیل می کنند! امروز جنگ اراده ها جنگی است که به طبع کیفیت کار رسانه در جهان، وجود دارد. این نبرد وجود دارد که چه کسی می تواند ذهن و قلب طرف مقابل را با حب و بغض و مدیریت شک و یقین، تسخیر کند. این تقابل بین ایران و آمریکا، مساله بیداری اسلامی و موقعیت غرب در جهان اسلام است. این موضوع موجب شده که این تقابل از برخورد سخت نظامی به تقابل اراده ها، اندیشه ها و الگو ها تغییر چهره دهد.»

عباسی ادامه داد:«غرب از انقلاب اسلامی سیلی خورده است و مردم ایران توانسته اند بدون کمک آن ها به موفقیت های بسیار زیادی در زمینه علم و فناوری برسد. انقلاب به موفقیت رسیده و این حس را در کشورهای دیگر هم به وجود آورده است که شما هم می توانید از زیر چتر استکبار خارج شوید. ما قبل از آرگو اقداماتی انجام دادیم که آن ها آمدند و آرگو را ساختند و حالا باید ببینیم در آینده چه عملکردی باید داشته باشیم. جا دارد از سینماگرها و سریال سازهای خوبمان تشکر داشته باشم که برخی مراجعه کردند و خواستند به این مقوله بپردازند. من فکر می کنم ما باید به سراغ این مسائل ایجابی برویم. »

رنجبران در این بخش از برنامه اعلام کرد که سیما فیلم اعلام کرده مراحل تحقیق و نگارش سریال«پنجه شکسته» که به موضوع تسخیر لانه جاسوسی می پردازد، به پایان رسیده است و از سال 92 تولید آن آغاز خواهد شد.

رجایی فر هم در همین راستا از سریال «مشت پرعقاب» تشکر کرد که به شکل محدودی به این مساله پرداخته بود.

رجایی فر در صحبت های پایانی برنامه در مورد اینکه دانشجویان پیروی خط امام، در مسیر شناخت دستاوردها و اهداف تسخیر لانه جاسوسی چه اقداماتی انجام داده اند، اظهار داشت: « امکانات و اختیارات برای افراد مختلف متفاوت است. من به حکم اسلام شغل خانه داری را انتخاب کردم به موازات آن فعالیت های اجتماعی و فرهنگی خود را انجام می دهم. فکر می کنم هر کس قدرت انجام کاری را دارد، مسئولیت برایش بیشتر ایجاد می شود. دوست داشتم آقای ضرغامی اینجا تشریف داشتند و به عنوان عضوی از دانشجویان خط امام پاسخ می دادند چرا با قدرتی که در صدا و سیما دارند هیچ کاری در مورد معرفی واقعیات تسخیر لانه جاسوسی انجام نداده اند؟ آیا ساخت چند مستند تکراری کفایت می کند؟ ما انتظار داریم ایشان به صورت جدی به این موضوع بپردازند. آیا فقط باید بگوییم اسناد لانه جاسوسی 90 جلد است؟ آیا نمی توان از این 90 جلد سند چند سوژه خوب برای فیلمسازی پیدا کنیم؟»

عباسی هم در پایان برنامه گفت:« اگر ما در زمین خودمان و زمین دشمن با قواعد او بازی کنیم، کار درستی نیست. روش امام و رهبری این است که همیشه با قواعد خود بازی کنیم. ما شکارچی شنبه داریم که نظام سلطه هیچ وقت تحمل دیدن آن را ندارد. اگر روش نا متقارن را بپذیریم باید به سمتی برویم که نه تنها پاسخ آن ها را بدهیم بلکه میدان های جدیدی را ایجاد کنیم تا آن ها بیایند و پاسخ ما را بدهند. ما در موضوع تسخیر لانه جاسوسی با احترام تمام زنان و سیاه پوستان لانه جاسوسی را آزاد کردیم. خب این یک پیام روشن برای غرب داشت که به آن خوب پرداخته نشده است. تاریخ انقلاب، دفاع مقدس، مساله فلسطین و مقوله مهم بیداری اسلامی چهار شاخه است که رهبری فرمودند که اگر در مورد این چهار شاخه درست عمل شود، یک نوع جهاد اتفاق افتاده است که امیدوارم سینمای متعهد ما نگاه ویژه ای به این چهار مقوله داشته باشد.»

۱۳۹۱/۱۲/۱۱

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...